#شعر #جدید #بهنام
و در سرای بی سوی بی تکرار
#دست #هنرمند تو ای بهترین یار
شاید که نوازشگر روحم شد
با #عشق و بی منت، صدها بار
گرچه شاید که کس، نفهمد دلیلم
اما بیشک ز دل بر دل نشیند کلامم
چرا که هر واژه و هر بیت در شعرم
چون رقص دست نقاشست بر قلبم
قلبی که کویر و تشنه بود به لمس دستانت
آغشته به رنگ عاشقی شد با چشمانت
رنگی که نشست، بر روح و دل و جانم
دیوانه تر از مجنون کرد مرا، پیش اندامت
#بهنام
درباره این سایت